چهارم: 1 تیموتائوس، 3: 16
و بالاجماع [بی شک] سرّ دينداري عظيم است كه خدا در جسم ظاهر (φανερόω : phaneroō) شد و در روح، تصديق كرده شد و به فرشتگان مشهود گرديد و به امّتها موعظه كرده و در دنيا [به او] ايمان آورده [شد] و به جلال بالا برده شد. /ترجمه قدیم
بهيقين که راز دينداري بس عظيم است: او در جسم ظاهر شد (φανερόω : phaneroō)، بهواسطه روح تصديق گرديد، فرشتگانْ ديدندش، بر قومها موعظه شد، جهانيان به او ايمان آوردند، و با جلال، بالا برده شد. /ترجمه هزاره نو
واژه ای که در یونانی، برای ظاهر شدن به کار رفته، φανερόω (phaneroō) است که به معنی آشکار شدن، پدیدار شدن و مرئی شدن است. پس می بینیم که ظاهر شدن، پدیدار شدن و متجلی شدن خدا در جسم، یک آموزۀ تکرار شونده بوده که دائما توسط رسولان تکرار می شده است. در ترجمۀ انگلیسی نیز به آشکار شدن و پدیدار شدن خدا در جسم اشاره شده و هیچ اثری از فرضیۀ عجیب و غیر کتاب مقدسی ِ تبدیل روح به ماده در آن نیست:
Beyond all question, the mystery of godliness is great: He (theos) appeared in a body, was vindicated by the Spirit, was seen by angels, was preached among the nations, was believed on in the world, was taken up in glory. /NIV
1 تیموتائوس، 3: 16 می خواهد بگوید که خدا (theos) در جسم (جسم عیسی مسیح) ظاهر (متجلی) شد و جلال او در چهرۀ عیسی مسیح درخشید، چیزی که در 2 قرنتیان، 4: 6 و عبرانیان، 1: 1 - 3 هم به آن اشاره شده است:
زيرا خدايي كه گفت تا نور از ظلمت درخشيد، همان است كه در دلهاي ما درخشيد تا نور معرفت جلال خدا در چهره عيسي مسيح از ما بدرخشد. /2 قرنتیان، 4: 6
خدا كه در زمانِ سَلَف به اقسام متعدّد و طريق هاي مختلف بوساطت انبيا به پدران ما تكلّم نمود، در اين ايّام آخر به ما بوساطت پسر خود متكلّم شد كه او را وارث جميع موجودات قرار داد و بوسيله او عالَمها را آفريد؛ كه فروغ جلالش و خاتم جوهرش بوده و به كلمه قوّت خود حامل همه موجودات بوده، چون طهارت گناهان را به اتمام رسانيد، به دست راست كبريا در اعلي علّييّن بنشست. /عبرانیان، 1: 1 - 3
در پایان، باید بگویم، یوحنا، 1: 14؛ فیلیپیان، 2: 6؛ کولسیان، 1: 19 و 1 تیموتائوس، 3: 16 همه گی به هم مرتبط اند و با دقت در هر کدام از آن ها تفسیر بهتری از آیات دیگر و خود آن آیه می توان ارائه داد.
همچنین نمی توانیم عیسی مسیح را لوگوس یا خدا بدانیم، چون توصیفات مربوط به لوگوس و عملکردها و کارکردهای آن با توصیفات مربوط به عیسی و عملکردها و کارکردهای عیسی تفاوت های بنیادی بسیاری دارند.
نکتۀ عجیبی که کمتر کسی به آن توجه کرده این است که نه در یوحنا، 1: 1 – 5 و 14، نه در کولسیان، 1: 15 – 17 و 19، نام زیبا و ارزشمند عیسای مسیح نیامده و کلمۀ «او» (کسی که : ὅς hos) که در اصل یونانی کولسیان، 1: 15، 17 و 18 هم هست، عطف به آیات 12 - 14 است که نام عیسی مسیح در آن ها نیامده و نوشته شده است:
و پدر را شكرگزاريد كه ما را لايق بهره ميراث مقدّسان در نور گردانيده است، و ما را از قدرت ظلمت رهانيده، به ملكوت پسر عزیز خود منتقل ساخت، كه در وي فديه خود يعني آمرزش گناهان خويش را يافته ايم.
همچنین پسر عزیز خدا می تواند اشاره به لوگوس – روح القدس ِ خدا باشد که چنان که گفتیم در عیسی مسیح، ساکن و بر جسم و روان انسانی او حاکم بود. به هر حال، مستقیما نام مسیح نیامده و غیر مستقیم به القاب روحانی او اشاره شده است.
نزدیک ترین جایی که در این باب، نام مسیح آمده، کولسیان، 1: 7 است:
... چنانكه از اِپَفْراس تعليم يافتيد كه همخدمت عزيز ما و خادم امين مسيح براي شما است ...
و بعد از آن هم در آیۀ 24، نام مسیح آمده:
... الآن از زحمتهاي خود در راه شما شادي مي كنم و نقصهاي زحمات مسيح را در بدن خود به كمال مي رسانم براي بدن او كه كليسا است ..
***
به طور خلاصه:
لوگوس، تا زمانی که در آسمان (دنیای روح) و نزد پدر بود، عیسی نبود. خدا به وسیلۀ روح القدس معجزه ای کرد تا عیسی متولد شود. (متی، 1: 20) روح القدس، پس از انجام این معجزه و باردار شدن مریم به طور منطقی باید نزد پدر بازگشته باشد و عیسی همچون یک موجود عجیب، زاده شد و رشد کرد. تا این که در سن 29 – 30 سالگی، به دست یحیی تعمید گرفت و آن گاه روح القدس بر او فرود آمد و عیسی، تبدیل به مسیح شد و لقب مسیح را گرفت و تا زمانی که بر روی صلیب، به خاطر گناهان انسان ها مرد، مسیح بود.
سپس وقتی که به آسمان رفت و به دست راست یهوه نشست، دیگر نام او عیسی مسیح نبود و خودش هم مادی و جسمانی نبود بلکه یک موجود روحی شده بود و یوحنا و رسولان دیگر هیچ مشکلی نمی دیدند که از واژه های کلمۀ خدا (مکاشفه، 19: 13)، کلمۀ حیات (1 یوحنا، 1: 1)، پسر خدا (مکاشفه، 2: 18)، سرور (مکاشفه، 1: 8)، اول و آخر (مکاشفه، 1: 8، 21: 6 و 22: 13) و مانند این ها برای اشاره به او استفاده کنند. یا پولس اشکالی نمی دید که او را مورد تکریم قرار دهد، مقام او را برتر از فرشتگان و انبیا بداند (عبرانیان، 1: 4 = متی، 12: 41 و 42؛ لوقا، 11: 32) و با واژه هایی ستایشگرانه او را مورد توصیف قرار دهد.
پس رسولان، وقتی واژۀ لوگوس را به کار می بردند، منظورشان اشاره به چیزی غیر مادی و روحی - روحانی (= لوگوس، یا عیسای رستاخیزیافته) بود که ارتباط بسیار نزدیک و محکمی با خود خدا داشت و هرگز با عیسی مسیح (جسم انسانی او)، برابر، یا بر جسم عیسی مسیح منطبق نبود.
اما وقتی به طور غیرمستقیم، بدون اشارۀ مستقیم به نام عیسی مسیح، به مسیح به عنوان پسر خدا، کلمۀ خدا و سازندۀ جهان اشاره می کردند، منظورشان دقیقا اشاره به لوگوسی بوده که به طور کامل و با کمال خود، در جسم عیسی مسیح متجلی شده بوده و چون، جسم عیسی مسیح، حامل لوگوس - روح القدس بوده، پس عیسی مسیح، مظهر و نمایندۀ آن نور حقیقت بوده و اشارۀ غیرمستقیم به نام عیسی مسیح (با ذکر واژۀ پسر یگانۀ خدا، سرور یا منجی ما) و نسبت دادن صفات، کارکردها و عملکردهای لوگوس به او، کاملا منطقی به نظر می رسیده است.
به این ترتیب، وقتی واژه ای همچون کلمۀ خدا را در کنار نام عیسی مسیح و یا برای اشاره به او به کار می بردند منظورشان جسم عیسی نبوده است، بلکه منظورشان عیسی مسیحی بوده که از مردگان برخاسته بوده است. (اول تسالونيکيان،1: 10، عبرانیان، 4: 14) همچنین وقتی واژۀ کلمۀ خدا یا پسر خدا را برای برای اشاره به عیسی پیش از مرگ و رستاخیزش به کار می بردند، باز هم اشاره شان به معانی مرتبط با آن ها از جمله کلام راستی، کلام حقیقت، کلام حکمت، حکمت (سوفیا) و لوگوس – روح القدسی بود که در عیسی، ساکن بود و نه اشاره به جسم انسانی او پیش از مرگ و رستاخیز. (مرقس، 3: 11؛ 5: 7؛ 14: 62؛ لوقا، 1: 32 و 35؛ 4: 41؛ یوحنا، 1: 34 و 49؛ 3: 18؛ 5: 25؛ 11: 4 و 27؛ 20: 31؛ رومیان، 5: 10؛ عبرانیان، 5: 8؛ اول یوحنا، 5: 20)
پولس، در دو آیۀ عظیم، نتیجۀ فوق را برای ما به طور خلاصه توضیح داده است:
به ديگرسخن، فرزندان جسماني نيستند که فرزند خدايند، بلکه فرزندان وعده، نسل ابراهيم شمرده ميشوند. /رومیان، 9: 8
امّا خداوند (κύριος : kurios) روح (πνεῦμα : pneuma) است و جايي كه روح خداوند (πνεῦμα κύριος : pneuma kurios) است، آنجا آزادي است. /2 قرنتیان، 3: 17
یعنی پولس می گوید: عیسی مسیح که ما او را کوریاس (سرور) می نامیم و این همه نام او را می بریم، روح است و محدود و جسمانی نیست بلکه چون روح است، محدودیت ندارد و جایی که او هست نیز محدودیت نیست.
به عبارت دیگر پولس می گوید: منظور ما از اشاره به عیسی مسیح و نام بردن از او به دفعات بسیار با واژۀ کوریاس، اشاره به جسم انسانی و بدن دنیوی او نیست بلکه منظور ما اشاره به عیسی مسیح ِ رستاخیزیافته یعنی روح او است.
به این ترتیب، وقتی هم که عیسی خود را پسر خدا می نامید و می گفت: «من در پدرم و پدر در من است» (یوحنا، 14: 10)، هم اشاره به جسم زمینی اش داشت که روح پدر در او و بر او بود و هم اشاره به لوگوس خدا (به طور استعاری پسر خدا) که در خدا بود و خدا در لوگوس.
همچنین باید توجه داشت که عیسی، از دو نظر، پسر خدا محسوب می شد: 1.بسته شدن نطفۀ او در رحم مریم به طور معجزه آسا و توسط روح القدس (بدون دخالت عامل انسانی و بدون تاثیر خواهش جسم و خون از سوی پدری زمینی)؛ 2.زاده شدن از روح و رستاخیز به صورت یک موجود روحانی.
پس، اصطلاح پسر خدا، در ارتباط با مرگ و رستاخیز عیسی و تولد دوباره، باید تفسیر و فهمیده شود و فقط بر جسم عیسی یا نام انسانی او دلالت ندارد. اگرچه اکثریت مسیحیان می پندارند اصطلاح پسر خدا، فقط و فقط به زاده شدن معجزه آسای او از مریم اشاره دارد.
قابل توجه این که اصطلاح پسر خدا، فقط به عیسی اطلاق نشده و به کسانی که از روح متولد شده و تولد دوباره یافته اند نیز اطلاق می شود، مانند آیات زیر: رومیان، 8: 14؛ 8: 19؛ 9: 26؛ غلاطیان، 4: 6. در بسیاری از آیاتی که در آن ها به پسر خدا بودن عیسی یا پسر خدا محسوب شدن ایمانداران اشاره شده نیز معمولا به مرگ و رستاخیز عیسی اشاره شده است مانند: رومیان، 8: 17؛ 9: 8؛ اول تسالونيکيان، 1: 10؛ عبرانيان، 2: 14؛ 4: 14. به خصوص که پولس در رومیان بیان کرده است:
«این انجیل دربارۀ پسر او، سَروَرِ ما عیسی مسیح است که از لحاظ انسانیت، یکی از فرزندان داود بود و با زنده شدن اش پس از مرگ با قدرتی عظیم ثابت نمود که از لحاظ قدّوسيّت خدايي، او پسر خداست.» /رومیان، 1: 3و4
«این انجیل دربارۀ پسر او، سَروَرِ ما عیسی مسیح است که از لحاظ انسانیت، یکی از فرزندان داود بود و با زنده شدن اش پس از مرگ با قدرتی عظیم ثابت نمود که از لحاظ قدّوسيّت خدايي، او پسر خداست.» /رومیان، 1: 3و4
خدا، پدر ما و عیسی مسیح خداوند، فیض و آرامش به شما عطا فرمایند. آمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر